خاطرات من
یک روزمن به شهربازی رفتم. چرخ فلک سوار شدم. ماشین سوار شدم. خیلی خوش حال بودم. خیلی بازی کردم. قایق کوچک سوار شدم. خیلی چیزهاسوارشدم تاخسته شدم و ازشهربازی خارج شدم. ان جاخیلی قشنگ بودو من ان جارادوست داشتم.  ...
نویسنده :
امیرمهدی
14:14